برادرت دوست عزيزي است همواره برايم و لطف دارد.. مجتبي ديگر نه؟ سلامم را به او برسان و بگو مشتاق ديدارم. 

و اما بابت شعر:

من که در حد و حدود نظر دادن نيستم عزيز اما چون گفته بودي که بگويم پس مي نويسم: 

به نظرم آشنايي و انس ذهني تان با وزن و عروض خيلي خوبه و مث خيلي ها مشکل عروض و قافيه و هجا و اين صحبت ها رو نداريد. مي ماند بحث فرم و محتوا و زبان که به نظرم جاي کار بسيار دارد.  زبان اين غزل مي تواند خيلي نزديک تر به آنچه ميگوييم و مي شنويم باشد و لزومي ندارد از فارسي سره که ديگر کاربردي ندارد استفاده کني. اين زبان براي حافظ و همدوره اي هايش زبان روز بود و براي ما  زبان ديروز.  براي آشنايي با فن بيان در شعر امروز خواندن کارهاي شعرايي مثل منزوي ، امين پور . فروغ فرخ زاد ، محمد علي بهمني و... خيلي کمک ميکنه . به نظرم با بهمني شروع کنيد منظورم رو يهتر خواهيد فهميد .

موفق باشي و کماکان شاعر 

ارادت 

فاطمه شمس