سلام دوست مهربانم [گل]

[گل][گل] ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) بر شما تبريک و تهنيت باد [گل][گل]

قصرعشق با عاشقانه اي ديگر به روز شد [گل]

منتظر حضور دل انگيزت هستم [گل]

..................

مردم همه تو را به خدا سوگند مي دهند ، اما براي من تو آن هميشه اي که خدا را به تو سوگند !

..................

چند وقتي بود که نتونسته بودم اينجا بيام ، ياد عروسي دوباره برام زنده شد ، مجتبي که با زور مجبور شد يه قري اون وسط بده

سلام

خوبيد

فاصله ها رنگينند

تو يك رنگ بمان و مرا باور كن

از جاده اي که رفته اي
راه بازگشت را در پيش بگير
غرور را مچاله کن ، به زمين انداز

[گل]
.
[گل]

سلام دوست عزيز

قصرعشق با " رفتن ممنوع " به روز شد

منتظر حضور دل انگيزت هستم

دل شاد باشي [لبخند]

ساقدوش حرم قدسي داماد شديم
سر و پا شور و سرور و همه فرياد شديم

-

-

فوق العاده زيبا شروع شده

من كه خيلي خوشم اومد

به نظرم تازه و باطراوت بود

-

-

اما

اگر كمي كوتاهش كنين بهتر ميشه

اونم واسه ذهنهاي شتابزده ي امروزي

ذائقه ي ما خيلي وقته از سفره هاي رنگارنگ سنتي فاصله گرفته

گاهي يه ساندويچ گوشت و سبزيجات

گاهي يه معجون خوش طعم اما عجيب و غريب كه سرشار از كالري باشه

ميخوايم سريع بخموريمو هضم كنيم

-

-

-واسه همينه که ميگم کوتاهتر باشه بهتره

--

--

--

منم با يه ترانه بروز بودم

شما زحمت کشيدين اومدين دعوت کردين اما ...

ترانه ي کوچولوي ما رو نديدين

با سلام و احترام
جديدترين کتاب حقير××××(خورشيد خاموش)×××× با نگاهي نو به ماجراي شمس و مولوي (داستان و شعر) از چاپ در آمد. در اين کتاب سعي شده است شمس و مولانا در قالبي کاملا جديد و نو ارائه شود در اينجا شمس بجاي راه رفتن روي آب سوار قطار مي شود و مولوي ما مي تواند شعر نو و سپيد نيز بسرايدو ... علاقمندان تهيه کتاب مي توانند جهت سفارش پستي اثر و اثار قبلي به وبلاگ شخصي اينجانب http://wessal.blogfa.com/ مراجعه نماييد.ضمنا هزينه پستي ارسال آثار رايگان خواهد بود.

از همان روزيکه که دست حضرت هابيل
گشت آلوده به خون حضرت قابيل
از همان روزيکه فزندان آدم
زهر تلخ دشمني در خونشان جوشيد
آدميت مرده بود
گرچه "آدم" زنده بود
از همان روزيکه يوسف را برادر ها به چاه انداختند
از همان روزيکه با شلاق و خون ديوار چين را ساختند
آدميت مرده بود.
بعد دنيا هي پر از آدم شدو اين آسياب
گشت و گشت
قرن ها از مرگ آدم هم گذشت
اي دريغ
آدميت برنگشت.
قرن ما روزگار مرگ انسانيت است
سينه ي دنيا ز خوبي ها تهي ست
صحبت از آزادگي،پاکي،مروت،ابلهي ست

سلام عزيز

به روز هستم با

همه چي آرومه / من چقد خوشحالم :

يک شعر + حرف هايي که خيلي خلاصه شد .

--

خوشحال مي شوم سري بزنيد

--

با احترام

مهسا زهيري

سلامي برنگ مهرباني...

پا كشيدن مشگل است از خاك دامنگير عشق

هر كه را چون سرو اين جا پاي در گل ماند ماند

سيل هيهات است تا دريا كند جايي مقام

يك قدم هر كس كه در همراهي دل ماند ماند

مي شود هر دم عجبتر نقش روز افزون حسن

هر كه را از حيرت اينجا دست بر دل ماند ماند

فرصتي تا هست بيرون آي از زندان جسم

در بهاران تخم بيدردي كه در گل ماند ماند

هر دلي كز بيم آتش هاي بي زنهار عشق

چون سپند خام در بيرون محفل ماند ماند

راه پيمايي نگردد جمع با آسودگي

هر كه در دامن ته ديوار منزل ماند ماند

سلااااااااااااااااااااااااااام

ممنون از حضور گرمتون

دوست عزيز ، با سلام ... وبلاگ شما رو ديدم ، بسيار زيباست ... اشعاري که سروديد دلرباست ... شاد و سلامت باشيد

سلام دوست عزيز

قصرعشق با عاشقانه اي ديگر به روز شد

منتظر حضورپر مهرتم

دل شاد باشي

[گل][قلب][گل][قلب][گل]

براي گفتن حقيقت دلم نگاه چشمانم کافيست
پس اين بار سکوت مي کنم
تنها نگاهم را درياب !

[گل][قلب][گل][قلب][گل]

هر سه شعرتون زيبا و دلنشين بود