... اي منتقم ! مسيح ! محمد ! امام ِ من
اي عدل وعده داده شده انتقام من
خون است چشم جهان از فراق تو
بر قلبهاي نازکمان جاي داغ تو
من سوخته ز عشق
عشق از فراق تو
-
-
مولا بيا که ميزندم انتظار دست
بر سوخته دل مجروح از حقيقتِ هست
مولا بيا که وعده ي روز الست بود
آن تيغ تيز و آن ديدگان مست
-
-
بخشي از يه شعر قديمي بود ( شايد از 10 سال پيش )
حافظه بيشتر از اين ياري نکرد
با خوندن شعرتون يادش افتادم
-
-
-
شعرتون شاده و روان و زيبا بود
-
--
مرسي که خبر دادين
-
-
راستي بروزم
خوشحال ميشم تشريف بيارين