کمی ز عطر بهاران به این خزان بدهیم
نوید رویش لاله به بلبلان بدهیم
به سینه های شرر بار و خسته ی یاران
امید وصل دوباره به عاشقان بدهیم
به میکده چو در آییم ساغر نابی
از آن شراب الهی به تشنگان بدهیم
به پای منبر واعظ به بانگ بی پروا
نوید جنّت رحمان به مردمان بدهیم
مرا تمام رقیبان غریب می خوانند
به یک سلام و دعایی جوابشان بدهیم
غبار حسرت دل را از این جهان غریب
نشانه ای ز تظلّم به آن جهان بدهیم