وبلاگ شخصی محسن بیات( اشعار من )
| ||
سلام سال نو تمام دوستان خوبم مبارک. آرزو می کنم امسال هم سالی پر از سلامتی و موفقیت پیش رو داشته باشید.
دو غزل از آخرین غزل های سال نود، *** یک دست در زیرش ورق؛ انگشتها بینش قلم تکرار؛ هی عق می زنم؛ این سطرهای بی رمق انگار؛ باید بوم خود؛ رنگی زنم از جنس جیغ ویرانه تر؛ جذاب تر؛ یک طرح در حد جنون یک انعکاسی متضاد؛ از نور با ضدّیّتش در امتداد سایه ها؛ یا این خطوط منقطع من ارتباطی با چنین؛ احساس هایی متضاد شعرم شبیه ظرفی از؛ مخلوط ناهنجاری است باید درون پیله ی؛ آصف وشی پنهان شوم ***
دست از سر من بردار ای حالت شیدایی چیزی که کنم پنهان در خویش نمی بینم از گریه ی چشمانم خجلت نکشم دیگر پایان نفسهایم در آینه می بینم بر عکسِ همه یکْ فصلْ، تقویمِ دلم دارد زندان وجودم را آتش بزنم آتش بیداری اکنونم کابوس شبم گردد با قصّه ی قصّه گو، من می روم و هرگز دستانِ خداحافظْ، رقصِ خطِ آخر هست
[ پنج شنبه 91/1/24 ] [ 12:36 صبح ] [ محسن بیات ]
|